مراد کاویانی راد؛ محمد محمدی
چکیده
کمتر از سه درصد آبهای کره زمین شیرین است.زیست و زیستگاه در مفهوم کلان خود وابسته به همین آب هستند. طی چند دهه گذشته برخاسته از رشد جمعیت، گسترش کشاورزی، رشد صنعت، تغییر اقلیم و خشکسالیهای پیاپی ، دسترسی بشر به آب را پیوسته فروکاستهاند بهگونهای که تداوم وضعیت موجود مانایی و پایایی زیست و مدنیت انسان را تهدید میکند. این ...
بیشتر
کمتر از سه درصد آبهای کره زمین شیرین است.زیست و زیستگاه در مفهوم کلان خود وابسته به همین آب هستند. طی چند دهه گذشته برخاسته از رشد جمعیت، گسترش کشاورزی، رشد صنعت، تغییر اقلیم و خشکسالیهای پیاپی ، دسترسی بشر به آب را پیوسته فروکاستهاند بهگونهای که تداوم وضعیت موجود مانایی و پایایی زیست و مدنیت انسان را تهدید میکند. این آسیب، توجه کارگزاران و پژوهشگران به امنیت آب را در پیداشتهاست. استان خراسان جنوبی در شرق ایران بهذات استانی کم بارش با اقلیمی گرم و خشک است و طی دو دهه گذشته درگیر خشکسالیهای پیاپی و اضافه برداشت از مخازن آب زیرزمینی بوده وضعیتی که طی سالهای گذشته به تشدید تنشها و نزاعهای اجتماعی آبپایه در استان انجامیده است. مقاله حاضر که کاربردی و روششناسی حاکم بر آن تبیینی-تحلیلی است، و یافتههای آن نیز به روش کتابخانهای(کتب،نشریات و اینترنت) گرداوری شده بر این فرضیه استوار است که طی سالهای اخیر کاهش بارشها و افت سطح آبخوانهای استان خراسان جنوبی با افزایش شمار نزاعها و دعاوی ارتباط دارد. نتیجه پژوهش نشان داد شیب نزولی بارندگی ها ، گفتمانهای توسعه ( افزایش تعداد چاه موتورها و توسعه تولیدات کشاورزی در سبد خانوار ) ، کاهش سطح مخازن آب را همراه داشته و در نتیجه آن تعداد تنشها، نزاعها و دعاوی حقوقی خراسان جنوبی در حوزه منابع آبی افزایش یافته و بر امنیت آب استان اثرگذار بوده است .
مراد کاویانی راد؛ مرتضی تهامی؛ فریبا شریفیان
چکیده
دانشِ جاینامشناسی جایگاه ویژهای در واکاوی رخدادهای تاریخی و شناسههای فرهنگی جوامع انسانی در گذشته که امروزه جز نام، سند و نوشته از آنها به جای نمانده نقش بنیادی دارد. در این میان، موقعیت جغرافیایی ایران به عنوان پایانه رخدادها و برتری فرهنگ شفاهی سبب شده که رویدادهای فرهنگی و سیاسی بسیاری از نقاط و نواحی جغرافیایی کشور ...
بیشتر
دانشِ جاینامشناسی جایگاه ویژهای در واکاوی رخدادهای تاریخی و شناسههای فرهنگی جوامع انسانی در گذشته که امروزه جز نام، سند و نوشته از آنها به جای نمانده نقش بنیادی دارد. در این میان، موقعیت جغرافیایی ایران به عنوان پایانه رخدادها و برتری فرهنگ شفاهی سبب شده که رویدادهای فرهنگی و سیاسی بسیاری از نقاط و نواحی جغرافیایی کشور طی تاریخ پنهان بمانند به گونهای که جز نام از آنها چیزی به جای نمانده است. در این میان، واکاوی «کوه آردوشان» از دید جاینامشناسی در نزدیکی شهر نهاوند به همراه جاینامهای پیرامونی این کوه کانون نوشتار حاضر است. پژوهش پیش رو که ماهیتی توصیفی– تحلیل دارد با رویکردی تاریخی در پی واکاوی جاینامشناسی کوه آردشان با بهرهگیری از روشهای کتابخانهای و میدانی، دروندادهای (دادهها و اطلاعات) مورد نیاز آن گرداوری شده است. نتیجه پژوهش به استناد بُنمایههای جغرافیایی و جاینامهای پیرامونی نشان داد که آردشان به معنی «جایگاه مقدس» است.
مراد کاویانی راد؛ هادی شاکری؛ تیمور جعفری
چکیده
ادراک محیطی به همراه حس تعلق مکانی افراد در جهتدهی به آراء آنها نقش جدی دارد. از اینرو، در حوزههای انتخابیهای که از تنوع فرهنگی زیادی برخوردارند، هماوردی برخاسته از تنوع هویتهای مکانی در آفرینش و زدایش آراءِ نامزدهای انتخابات، نقش جدی در حذف یا برآمدن نامزدها دارد. وضعیتی که همراه با نادیده گرفتن منافع همه ساکنان حوزه ...
بیشتر
ادراک محیطی به همراه حس تعلق مکانی افراد در جهتدهی به آراء آنها نقش جدی دارد. از اینرو، در حوزههای انتخابیهای که از تنوع فرهنگی زیادی برخوردارند، هماوردی برخاسته از تنوع هویتهای مکانی در آفرینش و زدایش آراءِ نامزدهای انتخابات، نقش جدی در حذف یا برآمدن نامزدها دارد. وضعیتی که همراه با نادیده گرفتن منافع همه ساکنان حوزه انتخابیه، ناکارآمدی احزاب سیاسی و حذف بسیاری از شایستگان نمایندگی است. این وضعیت کمابیش در انتخابات مجلس شورای اسلامی غیر کلانشهرهای کشورمان وجود دارد. حوزه انتخابیه بجنورد، مانه و سملقان، گرمه، جاجرم و راز و جرگلان در استان خراسان شمالی قلمرو فرهنگهای گوناگون زبانی و مذهبی است؛ که این تنوع خود را بارها بر نتیجه انتخابات تحمیل کرده است. مقاله حاضر با هدف بررسی همانندیهای هویتی (زبانی و مذهبی) در قالب هویتهای مکانی روی شکلدهی به الگوی فضایی رأی در این حوزه انتخابیه تهیه شده است. روششناسی حاکم بر متن ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد. آمار و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده و سپس با استفاده از نرمافزار SPSS مورد واکاوی قرار گرفته است. نتیجه پژوهش نشان داد که: 1- برخاسته از عنصر هویت مکانی و بیشینگی جمعیت، کُرد زبانان حوزه در بیشتر دورهها دستکم یک نامزد کردزبان برگزیدهاند. 2- شهرستان مانه و سملقان به دلایلی چون همانندی فرهنگی، قومیتی و جمعیت غالب کردزبان در بیشتر دورهها یک نماینده منتخب داشته است و 3- عناصر هویت مکانی مانند تعداد جمعیت همشهری و همزبان کاندیدا، قومیت، همزبانی، جمعیت قوم و همزبانان کاندیدا، همشهری بودن کاندیدا به ترتیب بیشترین تأثیر را در رأیآوری یک کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در سطح حوزه انتخابیه دارند. و بالعکس تعلق کاندیدای مجلس به حزب خاص، نظر ریشسفیدان و بزرگان طوایف، تجربیات و تحصیلات و اصلح بودن کاندیدا به ترتیب از اهمیت کمتری در رأیآوری و منتخب شدن فرد کاندیدا دارند.
مراد کاویانی راد؛ آرش سلطانی
چکیده
انسانها با نگرش به مجموعه باورها و کنشهایشان،منشأ معنادهی و هویتسازی برای مکان بهشمار میروند و با توجه به وابستگیهای مکانیشان برای زیستگاه خود تصمیمگیری و تصمیمسازی میکنند.رأیدهی بهعنوان کنشی سیاسی- مکانی، نمودی از این تصمیمهاست که در پیوند با هویت و تعلق مکانی افراد است. تجربه انتخابات در مقیاس فروملی ...
بیشتر
انسانها با نگرش به مجموعه باورها و کنشهایشان،منشأ معنادهی و هویتسازی برای مکان بهشمار میروند و با توجه به وابستگیهای مکانیشان برای زیستگاه خود تصمیمگیری و تصمیمسازی میکنند.رأیدهی بهعنوان کنشی سیاسی- مکانی، نمودی از این تصمیمهاست که در پیوند با هویت و تعلق مکانی افراد است. تجربه انتخابات در مقیاس فروملی در کشورمان، گویای آن است که بین تعلق مکانی افراد و سوگیری آراء نامزدها در قالب مفهوم آراء زادگاهی در بسیاری از حوزههای انتخابیه، همبستگی برقرار است. مقالۀ حاضر که دروندادهای(دادهها و اطلاعات) موردنیاز آن به روش کتابخانهای گردآوری شده است؛ ماهیتی توصیفی - تحلیلی دارد و بر این فرضیه استوار است که توزیع فضایی رأی در حوزه انتخابیه میاندوآب، شاهیندژ و تکاب تابعی از هویت و تعلق مکانی(آراء زادگاهی)رأیدهندگان است. نتیجه پژوهش نشان داد که توزیع فضایی رأی با دورشدن از شور انقلابی دهۀ نخست نظام ج.ا.ا.، تابعی از هویت مکانی، هماوردی مکانی و شمار دارندگان حق رأی شهرستانهای تشکیلدهنده این حوزه انتخابیه است.بدین معنا که هویت مکانی در پراکنش فضایی آراء و جهتدهی به آراء زادگاهی نامزدهای انتخاباتی حوزه انتخابیه (میاندوآب،شاهیندژ و تکاب) مؤثر بوده است.
مراد کاویانی راد؛ مسلم نامدارزاده؛ محمد امین گلشن
چکیده
بخش عمدهای از کنش و منش انسان در اجتماع تابع ذهنیت و برداشتی است که از وضعیت موجود دارد. بر بنیاد ادراک محیطی، ذهنیت و برداشت انسان در سازماندهی عناصر کالبدی فضا، جهتدهی به توسعه و امنیت نقش میآفریند. در این میان، کشورها به فراخور گستردگی و شمار جمعیتشان، تنوع ناحیهای(زمینی و فرهنگی) دارند و مقوله همبستگی ملی و پیوستگی سرزمینیشان ...
بیشتر
بخش عمدهای از کنش و منش انسان در اجتماع تابع ذهنیت و برداشتی است که از وضعیت موجود دارد. بر بنیاد ادراک محیطی، ذهنیت و برداشت انسان در سازماندهی عناصر کالبدی فضا، جهتدهی به توسعه و امنیت نقش میآفریند. در این میان، کشورها به فراخور گستردگی و شمار جمعیتشان، تنوع ناحیهای(زمینی و فرهنگی) دارند و مقوله همبستگی ملی و پیوستگی سرزمینیشان متأثر از نیروهای ناحیهگرا میشود. جنوب شرق ایران که قلمرو قوم بلوچها در ایران است در یک دهه اخیر به واسطه موقعیت جغرافیایی خاص و همجواری با عوامل بیثبات ژئوپلیتیک و ... خاستگاه برخی رخدادهای ناامنساز ناحیهای بوده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل محیطی(انسانی و طبیعی) موجود در شکلدهی به ذهنیت (همان ادراک محیطی) در پیدایش و تداوم ناحیهگرایی جنوب شرق ایران میباشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی– تحلیلی بوده و دادهها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق به روش کتابخانهای و پیمایشی(پرسشنامه) گردآوری شده است. نتیجه پژوهش بر اساس تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد ادراک محیطی برخاسته از مولفه های مشارکت سیاسی، توسعه نیافتگی اقتصادی، تعامل با شبه قاره هند و ناحیه گرایی مذهبی باعث در همتنیدگی پیامدهای مقیاسهای ناحیهای، ملی و منطقهای شده و نقش تعیین کننده ای در برداشت جامعه هدف درباره بروز ناحیه گرایی دارد.
مراد کاویانی راد؛ یدالله آذرخواه؛ عبدالمهدی شیخیانی
چکیده
ناهمگونی ملی در بعد فرهنگی و سرزمینی شاخصهبسیاری از کشورهاست. تجربیات کشورها در بعد مدیریت ناهمگونی ملی متفاوت می نماید؛ به گونه ای که هر کدام از آنها متناسب با نوع ناهمگونی برای تقویت پیوستگی سرزمینی و همبستگی ملی، سیاست های مختلفی را در پیش می گیرند. با این حال، اکثر کشورها به فراخور پهناوری و شمار جمعیت با مقوله ناحیه گرایی روبرو ...
بیشتر
ناهمگونی ملی در بعد فرهنگی و سرزمینی شاخصهبسیاری از کشورهاست. تجربیات کشورها در بعد مدیریت ناهمگونی ملی متفاوت می نماید؛ به گونه ای که هر کدام از آنها متناسب با نوع ناهمگونی برای تقویت پیوستگی سرزمینی و همبستگی ملی، سیاست های مختلفی را در پیش می گیرند. با این حال، اکثر کشورها به فراخور پهناوری و شمار جمعیت با مقوله ناحیه گرایی روبرو هستند که مشروعیت حکومت و گاه دولت را به چالش می کشاند. ایران متاثر ازموقعیت جغرافیایی اش در طی تاریخ دیر پای خود،سرای سکونت گروه های زبانی- مذهبی بسیاری بوده است. از این رو، تعامل میان این نواحیاز فرهنگ و مدنیت ایرانی،فرهنگی متکثر ساخته است. بلوچستان واقع در جنوب شرق کشور از آن دست نواحی است که به واسطه ناهمگونی های زبانی، مذهبی و نیز سطح بهره مندی، از شاخصه ها و مولفه های وجودی لازم برای ناحیه گرایی برخوردار است. مقاله حاضر که ماهیتی کاربردی دارد و روش گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای است با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تبیین اثرات مقیاس های جغرافیایی در ابعاد جهانی، منطقه ای، ملی، ناحیه ای و محلی بر شکلگیری پدیده ناحیهگرایی در جنوب شرق ایران پرداخته است.نتیجه پژوهش نشان داد که شکلگیری ناحیه گرایی در بلوچستان متأثر از مقیاس های متعدد جغرافیایی است که هرکدام به شکلی متمایز ظهور این پدیده را در این ناحیه به دنبال داشته اند. از این رو، این مقیاس ها از رهگذر ابزارهای رسانه ای، حمایت های مالی و ایدئولوژیک برخی کشورهای منطقه، وجود برخی محدودیت هابرایمشارکت کامل سیاسی-اجتماعی، ناکارآمدی نظام توزیع، تعارض منافع هویت های ناحیه ای، بعد مسافت و ناهمگونی مذهبی مواردی هستند که در مقیاسهای مختلف زمینه بروز ناحیهگرایی مذهبی را در این بخش از کشور فراهم کرده است.